نسلی که متولد دهه 70 و بعد از آن است، شاید هرگز روزهای پر جنب و جوش دهه شصت را به خاطر نداشته باشند. روزهایی که هم پرالتهاب بود وهم خوب و ماندگار
وقتی دیروز در حاشیه مراسم روز خبرنگار در خرانق
- که جادارد در همین ابتدای سخن از عزیزان بخشداری خرانق مخصوصا بخشدار محترم جناب آقای خالصی که در برپایی مراسم باشکوه دیروز زحمت کشیدند ، تشکر نمایم . از نکات جالب مراسم دیروز ، حضور خانواده شهید صارمی در مراسم بود که در نوع خود برای شهر اردکان بی نظیر بود –
سری به دوستان و شاگردانم که در طرح " بسیج سازندگی " شرکت کرده بودم ، زدم ، قبل و بیش از هرچیز به یاد دهه شصت خودم افتادم.
آن روزها بسیج حال و هوایی دیگر داشت. هر جمعه در روستایی بودی و از درو کردن خرمن گرفته تا مشارکت در ساخت حمام روستایی ، تو یک پای ثابت بسیج سازندگی بودی .
چه روزهای تعطیلی که بایک مزدا 1000 همراه احمد آقای فتاحی به این روستا و آن روستا رفتیم تا فیلم نمایش خلق الله دهیم وچه روزهای خوشی در گروه سرود بسیج به سرپرستی برادر پاسدار عباسعلی پایدار داشتیم .
چه روزهایی که روبروی مصلی کتاب و پوستر نفروختیم و چه شب هایی که تا صبح برای امنیت کوچه و خیابان به قول آن روزها ، گشت ندادیم. با دوستانی که اکنون خیلی از آنها ، به فیض شهادت رسیده اند وتنها خاطره های خوبشان ، زینت بخش حافظه ماست. شهید ابویی ..... شهید تحیتی ..... شهید صالحی .... شهید کمالی .... و.....
دیروز که بچه ها خونگرم حوزه یک روح الله را دیدم ، معنی واقعی بسیج همانند دهه شصت برایم تبلور پیدا کرد. پاک و بی آلایش و خاکی ، پر کار و بی توقع ، خستگی ناپذیر و مخلص و بی آنکه گوشه چشمی به این مسئول یا آن مسئول داشته باشد.
این تقویت روحیه بسیجی را باید پاسداشت و مروج آن بود. این روحیه ، نسل جوان ما را بیمه خواهد کرد.